2024 نویسنده: Erin Ralphs | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-02-19 15:07
دقیقا 60 سال پیش، رهبران شرکت خودروسازی آمریکایی فورد موتور اعلامیه ای رسمی در مورد راه اندازی یک برند جدید خودرو اعلام کردند. نام شرکت جدید به افتخار تنها پسر هنری فورد افسانه ای بود. اکنون این دوره از تاریخ فورد یک شکست محسوب می شود. و نام شرکت تابعه ادسل مترادف با فاجعه شده است. اما این اکنون است، و پس از آن، در 19 نوامبر 1956، هیچ کس هنوز هیچ ایده ای در مورد این موضوع نداشت. بیایید به یاد بیاوریم که چرا پروژه ادسل فورد شکست خورد. این یک داستان بسیار جالب است.
نیاز به گسترش
در آمریکا که به تازگی از جنگ بیرون آمده بود، تعادل قدرت در بازار خودرو بسیار ساده به نظر می رسید. بازیکنانی از سه دیترویت بزرگ و همچنین سایر بازیکنان وجود داشتند. سه گانه دیترویت جنرال موتورز، فورد و کرایسلر هستند. اما حتی با در نظر گرفتن پیروزی و قدرت این شرکت ها، نیروها نابرابر بودند. بنابراین، در اواخر دهه 40 در شهر دیربورن به آنجا آمدندنیاز به ایجاد یک برند خودروی جدید که بتواند بین فورد و لینکلن قرار گیرد. در دهه 1950، فورد رقابت شدیدی بین مدیران کهنه کار که دهه ها در دیربورن کار کرده بودند و مدیران جوان و جاه طلبی بود که بلافاصله پس از پایان جنگ به شرکت پیوسته بودند. جالب اینجاست که این گارد قدیمی بود که اولین کسی بود که در مورد برند جدید و اینکه چقدر فوری به آن نیاز است صحبت کرد. در اوایل دهه 1950، جان دیویس، معاون فروش، خط جدیدی از خودروهای سایز متوسط را در سبکهای بدنه سدان، کوپه اسپرت، سقف سخت و کانورتیبل بر اساس تحقیقات و تحلیل بازار پیشنهاد کرد.
به این امر مدیران جوان پاسخ دادند که به شدت در موفقیت و اثربخشی پروژه جدید تردید دارند، کمی فکر کردند و دیدگاه خود را ارائه کردند. این مفهوم توسط، شاید، موفق ترین و تاثیرگذارترین مدیر ارشد جوان، فرانسیس ریث، پیشنهاد شد. بله، یک شرکت تابعه جدید مورد نیاز است. با این حال، این برند باید یک سال زودتر در بازار ظاهر شود. و مهمتر از همه، باید از دو محدوده اندازه متفاوت تشکیل شود. خانواده مدل های جمع و جور در جایگاهی بین بودجه "Mercury" و "Ford" قرار می گیرند. خودروهای بزرگتر جای خود را بین لینکلن و کادیلاک خواهند یافت.
قهرمان روز
این طرح نسبتاً بلندپروازانه و مخاطره آمیز به نظر می رسید. به گفته کارشناسان، اجرای آن تا پایان دهه ۲۰ درصد سهم بازار را افزایش می دهد. نقش ویژه ای در اینجا این بود که خالق این مفهوم توانست معامله ای سودمند برای فورد منعقد کند.اروپا.
او به معنای واقعی کلمه در پرتوهای شکوه غرق شد، یک قهرمان واقعی بود. در نتیجه این طرح به تصویب هیئت مدیره رسید.
چهره های جدید
در ابتدا، نام تجاری جدید خودرو به سادگی و ناخوشایند - E-car یا ماشین آزمایشی نامیده می شد. بعداً این ماشین Edsel خواهد بود. این خودرو باید به طور کامل از ابتدا توسعه می یافت. قرار بود بدنه و موتورهای خود را بسازند. اما معلوم شد که بسیار گران است. و سپس تصمیم گرفته شد از آنچه هست استفاده شود. اینها مدلهای استاندارد فورد و مرکوری هستند. در همان زمان، به طراحان بخش پروژه های امیدوار کننده به شدت دستور داده شد چیزی بسازند که هرگز ساخته نشده بود. آنها مجبور بودند ماشینی بسازند که شبیه هیچ ماشین دیگری نباشد. روی براون طراح جوان و با استعداد روی اجرای این پروژه کار کرد. این کار در نگاه اول غیرممکن به نظر می رسید. با این حال، E-car به موقع و دقیقاً مطابق سفارش ظاهر شد. نگاهی به ظاهر ماشین آزمایشی و بعداً ادسل فورد بیندازید. عکس در مقاله ما ارائه شده است.
براون بعداً گفت که کار روی این پروژه بسیار غیرمنتظره آغاز شد. طراحان در خیابان تمام خودروهای عبوری را به دقت بررسی کردند. سپس یک ویژگی در همه آنها مشاهده شد - این قسمت جلویی است که شبیه دهان یک شکارچی است. با جلوپنجره بود که طراحان کار خود را آغاز کردند، زیرا این چهره واقعی خودرو به تمام معناست. توجه ویژه ای به عنصر عمودی به جای عنصر افقی شد. آنچه در نتیجه ظاهر شد بسیار تازه و جالب به نظر می رسید. آی تیماشین را در جریان به شدت برجسته کرد. دومین ویژگی قابل توجه اپتیک عقب است. براون به روشی اصلی به محلول نزدیک شد و چراغ های ترمز را بسیار بالا قرار داد.
علاوه بر این، آنها به عنوان بومرنگ تلطیف شدند. گلگیرهای عقب نیز غیرعادی بودند. هنگامی که اولین مدل تمام شده فایبرگلاس تمام شده به مقامات شرکت ارائه شد (15 ژوئن 1955)، سالن برای مدت طولانی نمی توانست با خوشحالی آرام شود.
مشخصات
با توجه به طراحی دیدنی ماشین آزمایشی از بین جمعیت متمایز شد. اما در مورد بخش فنی، همه چیز در اینجا شبیه مدل های تولیدی مرکوری و فورد بود، به جز چند جزئیات منحصر به فرد.
E-car که بعداً به Edsel Ford تغییر نام داد، دارای موتورهای V8 با حجم های مدل جدید 5.9 و 6.7 لیتر بود. واحدهای قدرت مجهز به گیربکس سه سرعته اتوماتیک به همراه منحصر به فردترین دکمه هایی بودند که روی هاب فرمان قرار داشتند. در غیر این صورت، این مجموعه استانداردی از قطعات "فورد" است - پلت فرم فریم، سیستم تعلیق مستقل در جلو، کمک فنرهای روغنی، فنرها در عقب، فرمان دنده حلزونی، ترمزهای درام روی هر چهار چرخ.
اولزاده باید نام داشته باشد
شرکت فقط یک جزئیات کوچک داشت - ماشین بدون نام بود. جالب اینجاست که اولین گزینه ارائه شده توسط یکی از مدیران ارشد، فورد ادسل بود. اما پسر هنری فورد از این فکر ناخوشایند بود که این نام هر روز چشمک می زندروکش چرخ در سراسر آمریکا.
پسر در سال 1943 بدون اینکه نقش جدی در تاریخ شرکت داشته باشد درگذشت. در این بین، یافتن نام به مشکل شماره یک تبدیل شده است. در مجموع بیش از هزار نام مختلف مطرح شد اما یکی از آنها به سلیقه آنها نبود. در ناامیدی حتی مجبور شدم به خانم شاعر روی بیاورم که اتفاقاً او نیز به موفقیت نرسید. در نتیجه کار، چندین نام تأیید شد - Ranger، Corsair، Paser و Citation. انتخاب یک چیز ممکن نبود و در نهایت یکی از نمایندگان هیئت مدیره تصمیم گرفت نام خط را «ادسل فورد» بگذارد.
بیرون آمدن
اولین مدل های Edsel در 4 سپتامبر 1957 به فروش رفت. یک کمپین تبلیغاتی بسیار پر سر و صدا انجام شد. بازاریابان مدل های جدید را نه فقط به عنوان خودروهای جدید ارائه کردند. این پروژه به عنوان یک خودروی منحصر به فرد و اساسا جدید فورد ادسل به عموم مردم نشان داده شد.
اما در واقعیت تفاوت های بسیار کمی با سریال "فوردز" و "مرکوری" وجود داشت. چند جزئیات خوب و از جهاتی حتی مبتکرانه نتوانست این شباهت ها را که بسیار متفاوت از آنچه در تبلیغات در مورد خودرو گفته می شد، از بین ببرد. چهار نسخه از ادسل فورد به فروش رفت. اینها Citation و Corsair عظیم هستند که بر اساس مرکوری ساخته شده اند، و Pacer و Ranger کوچک بر اساس فورد.
همه چیز تمام شد…
این شرکت در سال اول تنها توانست حدود 63000 نسخه بفروشد. این رقم بسیار ناچیز است، به ویژه با توجه به اینکه چقدر در توسعه سرمایه گذاری شده است. در سال 1959فروش در این سال حتی بیشتر کاهش یافت. در 19 نوامبر 1959، فورد تصمیم گرفت ادسل را ببندد.
شرکت متحمل زیان هنگفتی شد. رانندگان ادسل را سرزنش کردند. مردم عادی ماشین را به دلیل کیفیت ساخت و طراحی ضعیف که مشابه مدل های موجود است دوست نداشتند. خریدار نیز از این نام خوشش نیامد. چیزی جز محدود کردن کامل تولید باقی نمانده بود که در سال 1959 انجام شد. پس از آن بود که تولید نسخه های بزرگ خودرو را متوقف کردند. اما این هم کمکی نکرد. با وجود طراحی رادیکال و بهبود کیفیت، خودرو هنوز خریداری نشد.
اینجاست - پایان
19 نوامبر 1959، شرکت خودروسازی فورد تصمیم گرفت پروژه فورد ادسل را به طور کامل ببندد. شکست امروز به بازاریابی بد، اشتباه و تهاجمی نسبت داده می شود. و این درس خوبی برای برندهای خودروی امروزی است که گاهی اوقات چیزی را خلق می کنند که مورد تقاضا نیست.
نتیجه گیری
بنابراین، متوجه شدیم که خودروی آمریکایی "فورد ادسل" چگونه بوده است. همانطور که می بینید، حتی سازندگان معروفی مانند فورد، با وجود سرمایه گذاری های کلان در توسعه خودرو و کمپین تبلیغاتی آن، گاهی اوقات ضرر می کنند. مجموع زیان مالی فورد 250 میلیون دلار (تا دهه 1950) بود که با استانداردهای امروزی حدود 2 میلیارد دلار است.
توصیه شده:
"ون ترانزیت فورد" (ون ترانزیت فورد): توضیحات، مشخصات
نسل جدید وانت ترانزیت فورد، یک ون کامپکت در سطح اروپایی، به برگ برنده ای برای رانندگان کامیون تبدیل شده است. برای یک کامیون دار، تراکتور آپارتمان دوم است، اما آیا ماشین کوچکتر می تواند تبدیل به آپارتمان شود؟
فورد اسکورت یکی از محبوب ترین خودروهای فورد است
اولین فورد اسکورت در سال 1967 به فروش رفت. این او بود که قرار بود پس از فورد T به عنوان محبوب ترین و پرفروش ترین خودروی فورد در تاریخ ثبت شود. نسل اول اسکورت تنها توسط سدان های دیفرانسیل عقب - در نسخه های چهار و دو در - و تنها به دو موتور احتراق داخلی بنزینی از خانواده کنت مجهز شده بود
"فورد رنجر" (فورد رنجر): مشخصات، تنظیم و نظرات مالک
"فورد رنجر" (فورد رنجر) خودروی شرکت بزرگ و معروف "فورد" است. جنس بدنه فورد رنجر وانت است. شباهت نسبتا زیادی به SUV ها دارد
سریعترین مرسدس هنوز شکست نخورده است
هر خودروسازی مدل های افسانه ای خود را دارد. شرکت مرسدس تنوع فوق العاده ای از این گونه مدل ها دارد. علاوه بر پیشرفت های فنی از نظر فنی، در میان آنها خودروهایی نیز وجود دارد که نه در طراحی، بلکه از نظر عملکرد بالا متفاوت هستند. مثلا سرعت
Nissan Almera N16: یک گام به جلو یا یک شکست دیگر؟
Almera نسخه به روز شده Sunny است که زمانی محبوب بود. تولید این خودرو به طور همزمان در انگلستان، شهر ساندرلند و کارخانه نیسان موتور در ژاپن تسلط یافت. مهندسان ژاپنی و اروپایی خودرویی را توسعه دادهاند که در پیکربندی آن، عمدتاً برای فروش در بازار اروپا در نظر گرفته شده است